21نکته طلائی از امام خامنه ای در دیدار با مردم استان فارس
1- وقتى ميگوئيم يك شهيد، معنايش اين است كه دهها نفر وارد اين ميدان شدند، مجاهدت كردند، جان را كف دستشان گذاشتند، يكى به فيض شهادت نائل شده، بقيه برگشتند.
2- امروز به بركت اسلام، به بركت انقلاب اسلامى، به بركت بيدارى عمومى اسلامى، يك حوادثى در منطقه دارد اتفاق مىافتد. مطمئناً اين بيدارى مردم به نتيجه خواهد رسيد؛
3- آمريكا در اين قضايا غافلگير شد، ضربه به او ناگهانى وارد شد؛ صهيونيستها همين جور، دولتهاى مستعمرِ پرمدعاى اروپائى همين جور - اينها غافلگير شدند - اما ميخواهند هر جور ممكن است، بر صحنه مسلط شوند.
4- مطمئناً اين بيدارى چيزى نيست كه تمام بشود؛ اين حركت مردم به سمت جلو چيزى نيست كه به عقب برگردد. هر كارى بكنند، اين حركت نهايت خوبى دارد به نفع مردم و به زيان قدرتها. البته ملتها بايد بهوش باشند، بدانند كه دشمن كمينكرده است.
5- يك جاهائى هم حقاً و انصافاً ظلمِ آشكار ميكنند. الان در مسئلهى بحرين، در مسئلهى ليبى، در مسئلهى يمن، همهى كسانى كه ميتوانند در اين قضايا داورى كنند، اگر دقت كنند، اين قدرتهاى غربى را جنايتكار و مقصرِ غيرقابل اغماض خواهند شناخت.
6- چون جمهورى اسلامى موضع حق را انتخاب ميكند، حرفش را صريح ميزند، همهى حملات تبليغاتى را برميگردانند به طرف نظام جمهورى اسلامى.
7- دلشان ميخواست جمهورى اسلامى يك تماشاگر بىتفاوت باشد؛ چنين چيزى ممكن نيست، اين طبيعت جمهورى اسلامى نيست. نه ملت، نه مسئولين، نه دولت، نه نخبگان سياسى،
8- ميگويند ايران دارد دخالت ميكند! چه دخالتى؟! كدام دخالت؟! در بحرين، در ليبى، در يمن، ايران چه دخالتى كرده؟ بله، دخالت همين است كه ما نظرمان را صريح گفتهايم؛ ما از اخم قدرتهاى پوشالى دنيا هرگز نترسيديم، ملاحظه نكرديم و نخواهيم كرد. ما حرف حق و موضع حق را صريح بيان ميكنيم.
9- آن كسانى كه از خارج از بحرين نيرو وارد ميكنند، بشدت در اشتباهند؛ خيال ميكنند با اين حرفها ميشود حركت يك ملت را از بين برد.
10- مجرم اصلى در اين حوادث، بلاشك مستكبرين عالم، دستگاه استكبار بينالمللى و شبكهى صهيونيستى بينالمللى است .
11-جا دارد ملتهاى منطقه، دولتهاى منطقه، آنهائى كه دلشان براى حقايق ميتپد، از عملكرد رژيم صهيونيستى غفلت نكنند.
12- استحكام نظام جمهورى اسلامى موجب شده تيغ آنها كُند شود، بر صخره فرود بيايد. و من ميخواهم بگويم اين حالت صخرهگون را ملت و دولت عزيز ما حفظ كنند. نگذاريد اختلاف به وجود بيايد. نگذاريد شكاف به وجود بيايد.
13- شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيهاى كه آنچنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود - سر مسئلهى اطلاعات و امثال اينها - چه جنجالى در دنيا راه انداختند. تحليلها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبرى را گوش نكرده است! دستگاههاى تبليغاتىِ خودشان را از اين حرفهاى سست و بىپايه پر كردند.
14- ببينيد چطور منتظر بهانهاند. ببينيد چطور مثل گرگ در كمين نشستهاند كه يك بهانهاى پيدا كنند، هر جور ميتوانند، حمله كنند. ميدانند كه دولت مشغول تلاش و فعاليت و خدمت است. خب، واقعاً در كشور دارد خدمت انجام ميگيرد.
15- هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما كه راجع به شخص قضاوت نميكنيم؛ ما كار را، خط را، جهتگيرى را ملاك و معيار قرار ميدهيم. آنجائى كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست.
16- مسئولين دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش ميكنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئيس جمهور. اينها شب و روز ندارند؛ من مىبينم، من از نزديك شاهدم.
17- بندهى حقير هم طبق اصول بنا ندارم در كارها و تصميمهاى دولت وارد شوم. خب، مسئوليتها در قانون اساسى مشخص است؛ هر كس مسئوليتى دارد؛ مگر آنجائى كه احساس كنم يك مصلحتى دارد تفويت ميشود؛ مثل اينكه در همين قضيهى اخير اينجورى بود؛ انسان احساس ميكند يك مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار ميگيرد، تفويت ميشود؛ خب، انسان وارد ميشود كه جلوى اين تفويت مصلحت را بگيرد.
اين، مسئلهى مهمى نيست، نظائرش هم اتفاق مىافتد؛ اما مخالفين، دشمنان بيرونى، تريبوندارهاى بينالمللى، بوقهاى تبليغاتى، از همين مسئله استفاده ميكنند براى اينكه فضاى تبليغاتى را شلوغ كنند.
18- عرض من به عناصر داخلى، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانى كه در داخل با مسائل تبليغاتى سر و كار دارند، اين است كه سعى كنند به اين آشفتگى كمك نكنند. اين كه تحليل بگذارند، يكى از آن طرف، يكى از اين طرف، اين عليه آن، آن عليه اين، براى هيچ و پوچ، چه لزومى دارد؟
19- نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدرى است، مسئولين مشغول كارشان هستند، رهبرى هم كه بندهى حقير هستم با همهى حقارت، خداى متعال كمك كرده، ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستادهايم.
20- تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى منحرف شود. تا مردم عزيزمان اينجور با شور، با شعور، با بصيرت، با عزم راسخ در ميدان هستند، لطف الهى شامل است؛ اين را بدانيد. تا ما توى ميدان هستيم، سايهى لطف الهى هست. ماها - من يك جور، شما يك جور، آن ديگرى يك جور، چهارمى يك جور - اگر سراغ مسائل شخصى خودمان برويم و اهداف را فراموش كنيم، البته كمك الهى هم كم خواهد شد.
21- حالا نقص در كار همهمان هست؛ بنده هم نقص دارم، رؤساى قوا هم خالى از نقص نيستند، مسئولين هم خالى از نقص نيستند. بايد به خداى متعال پناه ببريم، نقصهاى خودمان را بشناسيم، آنها را كم كنيم؛ در كار عظيم اين ملت بزرگ و اين حركت عظيمى كه اين ملت دارند، گره ايجاد نكنيم.